144 امین روز تولد- پارک دهخدا
١٣٩١/٠٢/٠٩
چند وقته که مامانی همه ش به بابایی می گفت دلش مسافرت می خواد و دچار یکنواختی شده و ازین حرفا، ما هم که به خاطر مشغله پادشاه اعظم، امکان خروج از شهر برامون فراهم نیست، قرار شد عصر که بابایی برگشت، سه تائی بریم یکی از پارک های شهر، اونم کدوم پارک، پارک نزدیک شیرینی فروشی پاپیون...
فرمانروا تشریف فرما می شوند...
*بقیه عکس ها در ادامه مطلب*
این ماجرا ادامه دارد...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی