هفته سی ام تو دل مامان
سلام بزرگ مرد کوچک من، این هفته قدت كمي بيشتر از 39.3 سانتي متر و وزنت حدود 1350 گرمه. ماشاءالله حسابی بزرگ شدی، احساس می کنم تو این یک هفته اندازه شکمم دو برابر شده! دیگه راه رفتن و نشستن واسه مامانی سخت شده و زود خسته میشه، زانوهاشم بدجور درده. ولی حتی یه ذره هم ناراحت نیست و کلی از بزرگ شدنت ذوق می کنه.
حالا دیگه چشمای درشت وخوشگلت رو می تونی باز و بسته کنی و بين تاريكي و روشنايي تمايز قائل بشی. حتي مي تونی حركت يك منبع نور رو به سمت عقب و جلو دنبال كنی.
هفته گذشته یه سری حرکات جدید و عجیب و غریب داشتی، نمیدونم چون از خونه خودمون دور بودیم غریبی می کردی یا از بس خونه مامان جمیله اینا خوراکیهای جورواجور خوردی راست راستکی به سکسکه افتاده بودی!
اوایل هفته که تازه اومده بودیم خونه مامان جمیله اینا حسابی ساکت بودی، درست مثل بچه هایی که اولش غریبی می کنن، ولی چند روز بعد ورجه وورجه هات انقد زیاد شد که نمیشد نشست و باید راه می رفتم، شاید داشتی بهم اعتراض می کردی که مامانی چقد کاموا می بافی پاشو یه کم با من بازی کن.