آسمان صبور و سخت کوش
سلام عزیزدل مامان، این چند روزه که همه ش با مامان تو تهران و دانشگاه بودی، می دونم که بهت خیلی سخت گذشت. گشنه و تشنه موندی و مامان همه ش سرپا بود. ولی تو بچه خیلی ماه و صبوری بودی و هیچی نگفتی و نخواستی. فدای مهربونیات بشم. تازه اونجاهایی هم که مامان حسابی خسته و درمونده می شد به مامان روحیه میدادی تا قوی باشه.
مصاحبه دیروز تموم شد. نمیدونم نتیجه چی میشه. فقط میدونم که خدا همیشه بهترین ها رو برای بنده هاش می خواد. پس دلمون رو آروم می کنیم و توکل می کنیم به خود مهربونش. نتیجه هرچی که باشه، من باباجون و تورو دارم و شما بهترین نعمت های خدا و بالاترین شادی من هستین. بابا و مامان رو خیلی دعا کن کوچولوی پاک من.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی