آیهانآیهان، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 4 روز سن داره

آیهان فرمانروای ماه

147 امین روز تولد- روز معلم و استاد

1391/2/12 20:46
1,325 بازدید
اشتراک گذاری

1391/02/12

امروز یه روز خاص از ساله، تنها روزی از سال که همزمان متعلق به باباجون جعفر و مامان جون جمیله و بابایی جون و مامان جون خودمه!! تازه خیلی های دیگه هم تو این روز شریک اند، از جمله عمه جون و عمو جون و مامان اسراجون و سما جون، مامان و بابای محیا جون و ... که به همگیشون مبارک...

تشویقتشویقتشویقتشویقتشویق


به همین خاطر من و مامانی تصمیم گرفتیم واسه بابایی یه جشن کوچولو بگیریم و عصر که برگشت خونه حسابی سورپرایزش کنیم. این بود که نزدیکای ظهر به قصد خرید کادو رفتیم بیرون و بالاخره کادوی مورد نظرو خریدیم. تازه چون بابایی گفته در غیاب اون من مرد خونه م، خودم دست تو جیب کردم و پول کادو رو دادمنیشخند

* مامان دوربینو برداشته بود ولی ایندفه رو استثناءً روش نشد ازم عکس بگیره*

بعدشم به دستیاری مامان جون شروع به آماده کردن دسرها و ... کردم، تازه خودم هرکدومو که لازم بود تست کردم تا مبادا کم و کسری داشته باشن...

 

* بقیه در ادامه مطلب*

بابایی سه شنبه ها ساعت 6.5 میرسه ولی محض احتیاط ساعت 6 میز ما آماده بود، دوربینو زوم کرده بودم رو در خونه که چهره ش وقتی سورپرایز میشه فیلمبرداری کنم. ساعت 6.5 شد و بابا نیومد، 6:45 شد و باز خبری از بابایی نشد و من بعد از کلی حرکات موزون خوابم برد...

 

وقتی بعد از نیم ساعت چرت عصرگاهی بیدار شدم بازم خبری از بابایی نبود، و من بو بردم که حتما بابایی هم به قصد غافلگیر کردن مامانی رفته دنبال خرید کادو، این بود که دوباره سرمو گذاشتم و خوابیدم...

 

تا اینکه ساعت 20 بابایی رسید، تا پریدم پشت دوربین و شروع به فیلمبرداری از لحظه غافلگیری بابا کردم، خودم حسابی، اونم ناجور غافلگیر شدم، شارژ دوربین تموم شد و من موفق به ثبت اون لحظه باشکوه نشدم، آخه مامانی کلی از حرکات موزون من فیلمبرداری کرده بود و بله...

بالاخره بعد از اینهمه ماجرا جشن برپا شد...

 

 و من هم از هنر آشپزی خودم بی بهره نموندم، البته اگه به این مامانی باشه که منو گشنه تشنه نگه میداره، این بود که بازم خودم طی یک ضربه ناگهانی دست به کار شدم و بالاخره مامان مغلوب شکم من شد...

 

اینم کادوی روز استاد من، که چون همیشه و هرلحظه، با کارهای شگفت خودم، درس های زیادی از قدرت خدا و بزرگیش به بابا اوستا و مامان اوستا میدم، بهم رسید...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

محيا كوچولو
22 اردیبهشت 91 0:12
سلام خاله جوني من و ماماني و بابايي هم روز معلم (باتاخير!) و هم روز مادر (به موقع!) به شما تبريك ميگيم