آیهانآیهان، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 15 روز سن داره

آیهان فرمانروای ماه

داستان کشتی گرفتن آیهان و جیسون در روز بیست و چهارم تولد

1390/10/11 9:48
1,522 بازدید
اشتراک گذاری

من یه رفیق دارم، اسمش جیسونه.

بعضی وقتا پیش هم دراز می کشیم و صحبت می کنیم

 

بعضی وقتا هم مامان جون برامون قصه می گه. ما هم گوش می دیم و احساسات در می کنیم.

 

یه روز حس پهلوانی بهم دست داد، آخه ناسلامتی من فرمانروای ماه هستم. لباسم رو درآوردم و نفس کش خواستم. گفتم کی میتونه با من کشتی بگیره؟

 

باباجون گفت: جناب فرمانروا، شما یک وجب بیشتر قد نداری؟ میتونی کشتی بگیری؟

 

کلاه سرخپوستیمو سرم گذاشتم، بادی به غبغب انداختم و گفتم: آره باباجون، هیشکی نمیتونه حریفم بشه، حتی جیسون فرمانروای عروسکا!

 

قرار شد با جیسون کشتی بگیرم. من یه طرف، جیسون یه طرف. طفلک از ترس رنگش زرد و موهاش سیخ سیخی شده بود. بابا داور شد. مامانی و مامان بزرگ و بابابزرگ و بقیه عروسکا هم تماشاگر.

سوت زده شد. همون اول کار زیر یک خمش رو گرفتم و زدم زمین.

بعد فتیله پیچش کردم...

 

هی فن زدم و هی فن زدم، پشت سرهم. مامانی اینا کلی تشویقم میکردن. عروسکا هم که دیدن فرمانرواشون شکست خورده داشتن سالن رو ترک میکردن.

 

آخرش هم پشتشو زدم زمین و با ضربه فنی پیروز شدم. هورا به خودم. هورااااااا...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

رهگذر
11 دی 90 13:48
مامانش این عروسک ها پر پرزه میره تو ریه اش مواظب باش




مامان دینا
11 دی 90 15:24
اییییی جونم .هزار ماشالا به این پهلووووون ما .این هم برای ایهان جووون
مامان محمدرضا(شازده کوچولو)
12 دی 90 14:02
ای جااااااااااااانم خاله فدات بشه عزیزم آفرین به فرمانروا ، هورااااااااااااااااا
محيا كوچولو
12 دی 90 14:28
نازبالام
12 دی 90 15:11
سلام انشالله ایهان همراه با دوست جیسون همیشه شادوخندان وکامیاب باشند
مجموعه داستانهای قدیمی ایران /اصل
12 دی 90 21:27
مجموعه داستانهای قدیمی ایران /اصل
ابوالفضلین باباسی
13 دی 90 19:00
ساق اولاسان
شیرین
14 دی 90 12:53
سلام...ممنون از لینکت. منم لینک کردم. ماشالله به این گل پسر.
مامان ترنم کوچولو
15 دی 90 11:32
سلام.بعد ار آفرین به آیهان یه آفرین دیگه مخصوص مامان جونش با این تخیل بالا و متن های قشنگ و دوست داشتنیش.امیدوارم پسر جونم بتونه به این خوبی نوشته هارو ادامه بده.
مامان خورشید
15 دی 90 14:06
ای جیگرههههههههههه این گل پسر خوشمزرو من بخورم بوسسسسس
مامان محمدجان
18 دی 90 16:09
وااااااااااااای خدا پهلوون پنبه رو نیگا