پسر گلم در آتلیه خانم دکتر- یه روز نسبتاً بد

سلام عزیزدلم، خوبی مامانی؟

امروز دوتایی رفتیم مطب خانم دکتر، باباجون هم از صبح زود رفته تهران. میشه گفت امروز، صبح نسبتاً بدی داشتیم. اولش رفتیم آی تی که واسه باباجون سی دی زبان بگیریم که هنوز آماده نبود. بعد هم که می خواستیم بریم مطب، جای پارک پیدا نمیشد و مجبور شدم کلی دورتر از مطب ماشینو پارک کنم.

ایندفه با خودم دوربین بردم که فیلم سونوگرافیتو بگیرم تا باباجون هم بتونه پسر خوشگلشو ببینه، ولی خانم دکتر گفت نمیشه و دوربینو گذاشت بالای باکسش. بعد یه نگاهی بهت انداخت و اندازه تو گرفت و گفت:"میگما (تکیه کلام خانم دکتر) گوشت نمیخوری؟ بچه ت خیلی ریزه ست:-( ، کم خونیتم احتمالا به خاطر نخوردن گوشته، از گوشت بدت میاد؟!" ولی مامانی من که هر روز گوشت می خورم، تازه 2 تا قرص آهن قوی هم می خورم. نمی دونی چقد غصه ریخت تو دلم، آخه تا دفعه قبل رشدت عالی بود و حتی بهتر از حد نرمال. یهویی چی شد؟

الهی قربون دل مهربونت بشم، تو غصه کم خونی منو نخور مامانی، خوب خوب بخور تا خوب رشد کنی و بچه سالم و باهوشی باشی مامانی، باشه فدای چشات؟

وقتی رسیدم خونه، اولش زدم زیر گریه آخه خیلی غصه م شده بود که تو کوچولو موندی، بعدشم کلی فندق و بادام و پسته و میوه خشک و آبمیوه و یه دونه قرص آهن خوردم مبادا تو عزیزدلم گشنه بمونی. بعد یه سری به اینترنت زدم تا ببینم رشدت باید چقدر کمتره و چیکار میشه کرد..

البته مامانی با حساب کتابای من، سونوگرافی سنت رو 11 روز بیشتر نشون میده که اگه اینطوری باشه، رشدت نه تنها کم نیست که خوب هم هست. من میدونم پسر گلم قوی و باهوشه.

راستی مامانی ببین من چقد تپل شدم، از 48 کیلوی ماه اول رسیدم به 64 کیلو، کم مونده منفجر بشم. مامانی تو هم بجمب دیگه، خوب بخور تا تپل بشی. باشه پسر گلم؟ هزار تا بوس از لپ های کوچولوت.

قیافه تم عوض شده بود مامانی، تو عکسای اولت چشای خیلی درشتی داشتی و بینی خیلی ریزه، ولی ایندفه به نظرم رسید چشمات ریزتر از دفعه های پیش شدن (!!!!) و دماغ کوچولوت بزرگتر.

 راستی مامانی، من ده روزه که سرما خوردم و خوب نمیشم، به خاطر تو دارو هم نمیتونم  بخورم. خانم دکتر گفت باید واکسن آنفولانزا بزنم وگرنه این سرماخوردگیا میتونه برامون دردسرساز بشه.