زلزله آذربایجان
1391/05/21 خداوند به جبرئیل فرمود: به کهکشان برو و مشتی خاک بر گیر و بیا؛ میخواهم آدم رابیافرینم. جبرئیل رفت و همه کهکشان را گشت؛ اما خاکی پیدا نکرد. هیچ کس به او خاک نداد. نه ناهید که عروس آسمان بود و نه بهرام؛ جنگاور چرخ؛ نه عطارد که منشی افلاک بود و نه مشتری..و نه کیوان مرزبان دیر هفتمین. هیچ یک به جبرئیل کمک نکردند. جبرئیل دست خالی و شرمنده نزد خدا برگشت. خدا گفت: به زمین برو که در این کهکشان او از همه بخشنده تر است. جبرئیل نزد زمین آمد. زمین به او گفت: هر قدر خاک که می خواهی بردار. من این آفریده را دوست خواهم داشت. آفریده ای که نامش آدم است. جبرئیل مشت م...
نویسنده :
آیهان فرمانروای ماه
0:19
261 امین روز تولد- فرمانروا سوار بر شیر (پارک ملت)
261 امین روز تولد- فرمانروای فشن در تختخواب
261 امین روز تولد- حالا که دندون دارم...
261 امین روز تولد- راه رفتن به کمک مبل، دالی موشه بازی و ...
260 امین روز تولد- مراحل تهاجم به کمد
1391/06/01 * بقیه در ادامه مطلب * ...
نویسنده :
آیهان فرمانروای ماه
21:15