آیهانآیهان، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 16 روز سن داره

آیهان فرمانروای ماه

295 امین روز تولد- فرمانروا در قصر

1391/7/5 22:04
1,169 بازدید
اشتراک گذاری

1391/07/05

صبحها که از خواب پا میشم، چون فرمانروای خوبیم، اول صبحانه می خورم.

بعد سعی می کنم در تراس خونه را باز کنم، برم هوایی بخورم. اما حیف که باز نمیشه!!

از باز کردن در که ناامید میشم، میرم سراغ چسبونکهای روی در یخچال و مدتی با اونها خودمو مشغول می کنم.

اگه مامانی یادش رفته باشه چیزی جلوی در فریزر بذاره، اونو باز می کنم ببینم توش چه خبره؟ یه نسیم خنکی از فریزر میاد بیرون که کلی خوش به حالم میشه. فقط نمی دونم چرا قبض برق که میاد دود از کله بابایی بلند میشه!!

میرم پیش بابایی میبینم باز نشسته پشت کامپیوتر داره واسه خودش خبر می خونه. با دست چندتا میزنم به کامپیوتر میگم بابایی از بس این بنده خدا را روشن میذاری پول برق اینقدر میاد دیگه...

الان دیگه وقت استراحته. یکم بخوابم و بعدش دست بابا مامان را بگیرم ببرمشون یه جایی...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

نانا و نینی جون
26 آبان 91 23:39
سسسسسسسسسلام
مامانی شما زنجان زندگی میکنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
لطفا جواب بدید


سلام خاله، مرسی که بهم سرزدین. ما ساکن زنجان نیستیم.
فاطمه قنبری
26 آبان 91 23:44
ماشالله چه قدر خوشگله
مامان کوروش
27 آبان 91 7:41
چه وارسی می کنه لوازم رو اشکال نداره پول برق قصر باید زیاد بیاد